این پرچم رو دوشت مونده ودیعه بوی مولا رو میده جوون شیعه کُن لِظالمِ خَصما تا نابودی حتی واسه خلخالِ زن یهودی همین الآن یه کودکی گوشهی غزه داره تو ترس و گشنگی تنش میلرزه نمیشه بیتفاوت بود اگه دل به علی دادم دیگه دست خودم نیست که یاد این روضه افتادم اصلاً رقیه نه، مثلا دختر خودت یک شب میان کوچه بماند چه میکنی جنجالی در مصافِ ظلمت و نوره این جنگِ غربالِ دم ظهوره داره زمین میره دیگه به سمت کابوس چرا ما دق نکردیم از غصهی ناموس پسری از عطش غش کرد پدر از گشنگی جون داد یکی دخترشو گم کرد میزنه یک سره فریاد صد پسر در خون بغلتد گم نگردد دختری لا تَظلمون ولا تُظلمون داره میاد صدای اذون اَلا یا ایها المومنون کاخ یزید میشه سرنگون این نامه از سید علی به جوونای غربی حاربُ کل حربی وجدان بیدار شما گرفته رنگ توبیخ این یعنی ایستادیم الآن سمت درست تاریخ این یعنی ادامه داره راه وهب تو دنیا فاستقم کَما اُمِرتَ کربلا طریق الاقصی ما زنده از خون گلو داده به ما حسین آبرو هرکی در افتاده با حسین در منجلاب رفته فرو صهیون داره هر طرف به دیوار حق میخوره تاریخ به نفع کربلا داره ورق میخوره ما نسل فتح خیبریم نمیشینیم یه لحظه هیهات اگه بازم بره سرِ حسین به نیزه نزدیکه به قُله بودن استعاره از ظهوره دو بال پرواز شیعه بال شوره و شعوره العجل بقیة الله