نه هراس از هیاهو نه هراس از عَدویی چه غمی که رشتهی عُمر برسد به تار مویی سر خُم به مِی سلامت شِکَند اگر سَبویی مبارز میطلبی بسم الله که ما دو تا شمشیر زینبیم که ما دو تا با اصل و نصبیم، بسم الله از نسل بوتراب شاه عربیم، بسم الله (این خونی که در رگ ماست هدیه به سیدالشهداست) ۲ به جهان ندیده بعد از اسدالله الغالب کز چون حسین بن علی بن ابیطالب به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب قسم بر ناد علی واللهِ که زنده شد یاد علی واللهِ که زهره برده فریاد علی واللهِ که حق، علی است و بعد علی اولاد علی فریادی که بر لب ماست بر یاد سیدالشهداست نتوان کسی ببیند به جهان شکست من را نتوان کسی بیارد به حصار، شیر زن را و کسی به غیر من نیست به جلال ابوالحسن را مبارز میطلبم بسم الله که دختر قَتّال العربم بسم الله که وارث شمشیر دولبم بسم الله که فاتح و پیروز کوفه تا شام و حلبم (این که روبروی شماست ماده شیرِ شیر خداست) ۳ به جهان ندیده بعد از اسدالله الغالب کز چون حسین بن علی بن ابیطالب به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب قسم بر ناد علی واللهِ که زنده شد یاد علی واللهِ که زهله برده فریاد علی واللهِ که حق علی است و بعد علی اولاد علی فریادی که بر لب ماست بر یاد سیدالشهداست