حسن عطایی

اُمّی اُمّی اُمّی أنَا العطشان

42353
135
اُمّی اُمّی اُمّی أنَا العطشان
اصحابیَ النازِح عَنِ الاوطان
انظر الی فی الفلوات
رُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ

آه روی نیزه سَر، هِی صدا می‌زد با چِشای تَر
آه تشنه‌ام مادر
آه تا صدا اومد، خواهرش دیدم می‌زنه بَر سَر
آه تشنه‌ام مادر

أنَا العطشان، با گلوی بُریده
أنَا العطشان، با صدای تکیده
أنَا العطشان، رُو لباشه ولیکن
دیگه قاتل خنجرشو کشیده

*****

مادر مادر مادر جگرم سوخت
از دردِ بی‌شیری پسرم سوخت
اون لحظه‌ی آخر می‌شنیدم
که دخترم می‌گفت معجرم سوخت

آه یک طرف خیمه، یک طرف قاتل، یک طرف معجر
آه دخترم مادر
آه بعدِ من می‌ره، کوفه با خولی، خواهرم مادر
آه خواهرم مادر

وا مصیبت! از سَنانِ دریده
این جنایت از یهودی بعیده
روی نیزه هر زمان که می‌دیدم
گریه کردم با گلوی بُریده

بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا
ذَبَحوکَ عریانا...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش