(میزد مرا مغیره و یک تن به او نگفت نامرد زن را کسی مقابل شوهر نمیزند ) افسردی و من افسردم پژمردی و من پژمردم تو پشت در افتادی من آنجا ز خجالت مردم میزد تو را او وحشیانه هم سیلی و هم تازیانه در غربت کوچه نعرهی مست مزن سیلی به ستارهی من ای پست نزن برگرد به خانه قرآن علی است بی وضو دست مزن