اسم تو رو تو ساق عرش، حضرت حق منادیه میگه حسین هر کسی که، اهل همین آبادیه از اون زمون که یادمه، تموم اعتقادمه بدون ذکر یا حسین، سر به تنم زیادیه ارباب حسینه... اگه میبینی از شرر، وجود من لب به لبه عشق حسین بن علی، دلیل این تاب و تبه میوه داده تو شور و شین، نخلای بین الحرمین حسین حسینِ روضهها، مرکز پخش رطبه اگرچه رِی زادهام اما کربلاته وطنم تو عاشقی معلم عشق اویس قرنم از وقتی گفتن زدنت، یاد جراحات تنت شبیه بچه مردهها، خودم رو هر شب میزنم دل میتپه تو سینم، با غصه و غم عجینم باید حرمو ببینم، دست منو کرم یار عشق تو حرمه و بس، اونجا که میکشی نفس میفهمی دوای همه است، گرد و خاک حرم یار اشکِ توی روضه رو فاطمه میکنه اهداء چشمی که میباره تو روضه نمیسوزه فردا دست منو میگیره آخرِ سر حسین درد و بلا از سر نوکرا دور شه الهی محشر رو سپیدی اگر که با پیرهن سیاهی دوستم داره از مادرم بیشتر حسین ارباب حسین... شیرینیِ دهنِ، اسمت آبروی منه این از کرم حسنه، که اسم تو رو میبرم با روزیهای حلال، آدم میرسه به کمال هر روز و شب و ماه و سال، کار میکنم و نوکرم دارم، عبادت میکنم با تو خدا رو هر شب مشق نوکریمو بهم میگه حضرت زینب آره، به خدا دیگه چی بهتر از این نوکر، اونه که درِ این خونه مزدی نمیخواد نوکر، زیر سایهی صاحبشه خونش آباد نوکر، خوبه کربلا باشه اربعین شد خونهی ما خراب، ایکاش به تو میدادن آب آی نیزه اینجوری نکوب، آی آفتاب اینجوری نتاب سنگ میخوره به شیشه، این سر که جدا نمیشه هی میگه این آخریشه، تا اینکه میرسه غروب آخر، سرو زدن رو نیزه، اونم جلو زهرا آخر تنو برهنه کردن اونم توی صحرا آخر، حصیر کهنه رو کردن کفن لشکر، حمله کرده و معجر حرم رو برده لشکر، واسه دستای زینب طناب آورده کعبه، نی آوردن و زنها رو میزنن