
از گلدسته، میپیچه صدای اذون چشمم روشن از ماهِ ماه رمضون الا یارِ با وفای قدیمِ من ای آقای سفره دارِ کریم من کریمه، کرم داره، تو قلبم حرم داره امامِ ابوفاضل، برا حیدر علمداره از عشق تو عاشق تا خدا میرسه من محتاجم روزیم از شما میرسه دمِ خونت هلهله و صدا اومد درو وا کن باز دوباره گدا اومد گدای تو حاتم شد، به اِذنِ تو آدم شد نگفته به تو حاجت، همون لحظه فراهم شد