از خاک کشتگان تو باید سبو دمد مست است از نیام تو عمرو بن عبدود در عهد تو رطوبت، می زد به هر بلد خورشید، مست کرد و دو دور اضافه زد دادی ز بس به دست پیاله، مدار را یا ربّ کجاست؟! حیدر کرّار من کجاست ویران شدم به عشق تو؛ معمار من کجاست با من ندار باش؛ بگو دار من کجاست آن نخل آرزوی ثمردار من کجاست در کربلا بکار برایم تو دار را کربلا یعنی دربار نجف؛ راه شرف چه نبرد، چه سلام کربلا یعنی امر، امر امام؛ چشم و تمام چه قعود، چه قیام کربلا یعنی عشق، عشق حسین؛ ختم کلام