اَلا که راز خدایی، خدا کند که بیایی تو نورِ غیبنمایی، خدا کند که بیایی قسم به عصمت زهرا، بیا زِ غیبت کبری دگر بس است جدایی، خدا کند که بیایی یابن الحسن... **** از اوّل هر کجا که حرفی از مادرترین بوده همیشه بعد اسم فاطمه، اُمُّالبنین بوده کنیزی کرد زینب را، مقامش رفت بالاتر اگر اُمُّالبنین، اُمُّالبنین شد، اینچنین بوده خودش را روز اوّل روی پای زینب انداخته کسی که پیش اقوام خودش، بالانشین بوده ادب را شیر کرد و نوشجانِ بچّههایش کرد که بیشک همسر شیر خدا، شیرآفرین بوده برای بچّههای فاطمه، مادرشدن کم نیست! فقط او لایق این مرتبت روی زمین بوده اگر او را بخواهم در عناوینی بگنجانم علی تاج ولایت بود و این بانو نگین بوده اگر نانی به سائل داده، گفته یادتان باشد که نان سفرهاش نانِ امیرالمؤمنین بوده هزار عبّاس اگر میداشت، تقدیم علی میکرد نخوان اُمُّالبنین او را که اُمّالعارفین بوده از این که عالَمی حاجت گرفت از دست پُرمهرش یقین دارم، خودش دستِ خدا در آستین بوده شبیه کربلاییها بخواه اوّل از او حاجت چرا که بیش از عبّاسش به فکر زائرین بوده امام دین در عاشورا به عبّاسش پناه آورد از این منظر ببینی، زیر دِینش رکن دین بوده علمدارش زمین افتاد اگرچه روز عاشورا علمدار بساط روضه بعد از اربعین بوده به داغ شیرخواره گریه کرده، نه به شیرانش فداکاری ببین، انگار اُمِّ بیبنین بوده به سینه میزد و میگفت: ای تنهای بیمادر تمام فکر و ذکرش لحظهی هَل مِن معین بوده نبایستی برایش از حسین اینگونه میگفتند که ساعاتی به زیر زانوی شمرِ لعین بوده نمیزد اینقَدَر لطمه، اگر با او نمیگفتند که یک نیزه به پایش خورد وقتی روی زین بوده سؤالی کرد که با سرها چه کردند بعد از ذبح؟ بشیر آهسته گفت: اُمُّالبنین در خورجین بوده **** آه زدن و توکلتُ علیالله زدن تو رو قربةً الیالله زدن مست زدن تو رو بیحیای پَست زدن به حجاب دخترت دست زدن **** سرو بُرد، معجرو بُرد، چشم دلش سیر نشد آخر انگشترو بُرد، چشم دلش سیر نشد یادگار مادرو بُرد، چشم دلش سیر نشد **** خجالت میکشید از فاطمیاتِ بنیهاشم که در کوفه حجاب دخترانش آستین بوده همان بهتر نبود آنجا ببیند دخترانش را میانِ مجلسی که حرمله بالانشین بوده **** تو رو میزدن به قصد ثواب منو میزدن تو بزم شراب تو بزم شراب شد آستینِ پاره برا من حجاب **** مسلمانان حسین مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره **** نیزهزار آمدهام یا تو پُر از نیزه شدی؟ **** دامنکشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبهرو شد پاشو برگرد خیمه ای علمدارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت قامت حسین خمید فدای سرت **** حسین آرامِ جانم حسین داروی دردم حسین دورت بگردم