اربا اربا یعنی پرپرت کنن

اربا اربا یعنی پرپرت کنن

[ علی کرمی ]
اِرباً اِربا یعنی پرپرت کنن
تیغا رو راهی پیکرت کنن
اِرباً اِربا یعنی اکبر باشی و 
دشمنا هزارتا اصغرت کنن

آقام حسین
آقام آقام آقام حسین... 

*****

اِرباً اِربا یعنی نزدیک فرات
پسرت رو بُکُشن جلو چشات
بشینی گریه کنی، گریه کنی
دشمنا هو بکشن بگن....

بیا به گریه‌ی این پیرمرد رحمی کن
توان بده به منِ ناتوان علی اکبر

عصایِ پیریِ بابا مقابلم نشکن 
شدم کنار تنت نیمه‌‌جان علی اکبر

کنار جسم تو رسم جهان عوض شده است
نشسته پیر کنار جوان علی اکبر

*****

گذشته کارم از پسر داشتن
حالا دارم یه آرزو
من این‌همه تو رو صدا کردم
یه بار بهم بابا بگو

می‌بینی خواهشم چه ناچیزه
خدا بزرگه و تنت ریزه
با بوسه حتی این بدن به‌هم می‌ریزه

مُقَطَّعه تنت رو می‌بینم
علیِ اصغرامو می‌چینم
شاید علی بشی بازم که خوش به اینم

پاشو ببین رمق نداره پای من
جوونا دست به دست دارن میارنت برای من

خمیدنم برا تو بد نشه یه وقت
رو زانو اومدم تا که تنت لگد نشه یه وقت

زخم‌های تنت از موی سرت بیش‌تر است
بردنت تا به حرم کار هزاران نفر است

(تکه‌های بدنت را که کنارت چیدم
تازه دیدم بدنت شکل علی اصغر ‌شد) 

*****

عذابم نده، روی زمین نکش پاهاتو
عذابم نده، روی بابات نبند چشاتو
عذابم نده، بذار ببوسم اون لباتو، علی اکبر

پیرم کردن، از زندگی سیرم کردن
کنار نَعشِ جوونم آخر زمین‌گیرم کردن

وای وای وای، ولدی ولدی ولدی علی...

*****

بمیرم محاصره شدی علی
دیگه محتاج زره شدی علی
تو خودت گره‌گشای عالمی
پس چرا گره گره شدی علی

چه‌جوری اکبرمو بلند کنم
پسر پرپرمو بلند کنم
پای خواهرم به اینجا وا شده
روم نمی‌شه سرمو بلند کنم

بر لبان حرمله دیدم تبسم آمده 
اولین‌بار است زینب بین مردم آمده 

وای وای وای، ولدی ولدی ولدی علی...

*****

بالای جسم اکبرِ خود داد می‌زنم
زینب که آمد کار او را سخت‌تر کرد

وای وای وای، ولدی ولدی ولدی علی...

علی، عَلَی الدنیا بعدکَ العَفا
پاشو بابا، پاشو بابا

تو فقط قول بده دست به مویت نزنی
مقنعه وا کنی و بال و پرم را ببرد

تو برو خیمه خودم پشت سرت می‌آیم
....

نظرات