هر شب بالای سرت

هر شب بالای سرت

[ حسین نوری (انجمن ادبی تکیه نوکری)(مشهدمقدس) ]
هر شب بالای سرت
غرق نجوا دخترت
می‌خونه دعا که تو خوب بشی زودتر

می‌سوزه با اشک غم
ذره ذره مثل شمع
می‌بینه منو دلش میشکنه بیشتر

بگو به علی، درداتو نریز تو خودت
بگو به علی، تا بغضت نشه قاتلت
بگو به علی، تا آروم بگیره دلت

زهرا جان منو نگا کن
بازم حیدرو صدا کن
بازم تو دعای دستت
منو دعا کن

بند2⃣

دردت ساکت شه اگه 
سرفت میذاره مگه
پهلوت اروم بگیره کنار زخمت

خون به دلها میکنه
بازم لب وا میکنه
کاشکی دندون رو جگر بذاره زخمت

عزیز دلم، تا پهلو به پهلو بشی
عزیز دلم، خیلی درد سر میکشی
عزیز دلم، با زحمت نفس میکشی

ای بانوی مهربونم
ای هم‌راز و هم‌زبونم
میخوام از خدا که بی تو 
زنده نمونم

بند3⃣

بیداری تا نیمه شب
از دست آتیش تب
خانومم آب پسرت برات آورده

لبریزه درد حسین
دورت میگرده حسین
این روضه تا کجاها دلت رو برده

شب آخری بی‌تابی واسه بچه‌ها
شب آخری زیر لب گرفتی نوا
شب آخری روضت روضه‌ی کربلا

میمیرم تا میری از حال 
عاشورا میون جنجال
دنبالت روونه میشم
به سمت گودال

Telegram (https://t.me/tekyenokari)
انجمن ادبی تکیه نوکری(مشهدمقدس)
کانال انجمن تصنیف سرایان تکیه نوکری

نظرات