قاسم به عمو گفت یل صف‌شکنم من

قاسم به عمو گفت یل صف‌شکنم من

[ ابوذر بیوکافی ]
قاسم به عمو گفت یل صف‌شکنم من
(جان حسنم من) ۲
قربانی شش ماهه‌ی شیرین‌دهنم من
(جان حسنم من) ۲

(اِذنم‌ بده عمو جان، که بی‌قرارم برای میدان‌
بی‌تاب اکبرم‌ من، تو را به زهرا دلم مرنجان) ۲ 

من گرچه یتیمم، فرزند کریمم‌
دور تو بگردم، من مَرد نبردم‌

(ای جان عمو)

نظرات