یا مذیب الکبد الحری

یا مذیب الکبد الحری

[ محسن عرب‌ خالقی ]
یا مذیب الکبد الحری 
یا اباعبدالله یا اباعبدالله

شلوغ بود
دل آسمون گرفته بود و بی‌فروغ بود
کاشکی روضه‌های قتلگاه تو دروغ بود
شلوغ بود

غروب بود
یه نفس صدای یا مقلب القلوب بود
بعد تیر و نیزه تازه وقت سنگ و چوب بود
غروب بود

غریب بود
جای نعل تازه روی صورتش عجیب بود
زیر چکمه‌های قاتلی که نانجیب بود
غریب بود

غبار بود
مادرش گوشه قتلگاه بی‌قرار بود
خواهرش پیاده بود و دشمنش سوار بود
غبار بود

کشته‌ی حسادت مردم بی‌وفا
پیکرت سه روز مانده بر زمین رها
السلام علی غسیل بدماء

یا مذیب الکبد الحری 
یا اباعبدالله یا اباعبدالله 

عذاب بود
تشنه کشتنش وقتی بین دو نهر آب بود
خنده‌های حرمله به گریه رباب بود

عمیق بود
جای ضربه‌های نیزه رو تنش عمیق بود
ساربان رسید و فکر بردن عقیق بود
عمیق بود 

یا مذیب الکبد الحری 
یا اباعبدالله یا اباعبدالله

مثل مادر مرده‌ها برات زار می‌زنم
مثل خاک کربلا برات زار می‌زنم

نظرات