
به لطف خدای جوادالائمه (گدايم، گدای جوادالائمه) ۲ غريبم نخوانيد يا ايها النّاس شدم آشنای جوادالائمه رسيدم به آزادگي تا دلم شد اسير ولای جوادالائمه از آن صورت گندمين بوي گندم گرفته هوای جوادالائمه رضاي خداي امام رضا را بجو در رضای جوادالائمه اگر عاشقي، هر نفَس مثل سايه برو در قفای جواد الائمه (گدایم، گدای جوادالائمه) ۲ تو و جنّت و قصر و حور، آی زاهد من و خاك پای جوادالائمه ملك در لباس كبوتر ميآيد به ايوانْ طلای جوادالائمه نه تنها فلك، عرش هم تكيه داده به گلدستههای جوادالائمه (شميم دل انگيز مشهد ميآيد) ۲ ز صحن و سرای جوادالائمه در اين آخر ماه ذي القعده بايد بسوزم برای جوادالائمه مرا بيمهام ميكند تا محرم لباس عزای جوادالائمه (گدایم، گدای جوادالائمه) ۲ زنی بود و ظالم، و دف و پايكوبی عطش بود و نای جوادالائمه در حجره را بستهاند، آه خانه شده كربلای جوادالائمه بريده بريده، شكسته شكسته ميآيد صدای جوادالائمه دم العطش شد، دم وا حسينا عوض شد نوای جوادالائمه شبيه حسين، آه آبش ندادند صدا زد، بميرم جوابش ندادند كنيزان شنيدند، آهش بلند است جوابي به حال خرابش ندادند اگر منع كردند، از شرب آبش ولي جا به بزم شرابش ندادند تنش را رها بر روي بام كردند ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند دَم آن همه كفتر باوفا گرم كه تحـويل بر آفتابش ندادند تنش از سر بام در كوچه افتاد ولي نعلها پيچ و تابش ندادند دگر سنگها بغض خود را نشانِ گُلِ روی از خون خضابش ندادند زمانی كه تشييع شد، رهگذرهـا عذابي به عاليـجنابش ندادند ولی آه، در گودی قتله گاهی غروبی، غريبی پس از بیسپاهی تنش زير سُم ستوران رها شد به بغض علی يكصد و ده هجا شد همين كه سرش رفت روی سَنانها نشستند در موج خون آسمانها در آمد ز عمق جگر، آهِ زنها كه در بين گودال میگفت تنها زنی قد خميده، بُنیَّ بُنیَّ گل سر بريده، بُنیَّ بُنیَّ

عالی اجرتان با صاحب غزا💐🙏