گریه اگر کنم همی، بهر تو گریه میکنم ورنه ز دیدهام عبث، اشک رها نمیشود گرد حرم دویدهام، صفا و مروه دیدهام هیچکجا برای من، کربُبلا نمیشود ای بدن تو غرقِ خون، وی سرِ روت لالهگون با چه خضاب کردهای، خون که حنا نمیشود