وقتی خستم میرم نجف مستِ مستم میرم نجف موقعِ خواب هم چشمامو وقتی بستم میرم نجف نجف، حالم اَصلاً دستِ خودم نیست به قرآن نجف، همیشه حِیرون میمونه عقلِ انسان من علی رو صدا زدم پس برا چی خدا از عرش جوابمو داد و گفت: جان؟ ایلیا علی، ایلیا علی بعضیا با دومی، شیعه با علی چون اجازه نیست صداش بزنیم: خدا به قول نوحِ نبی: ناخدا علی حیدر حیدر... **** عشق رو معنا کردم نجف درمونِ هر دردم نجف من حتی بهشتم برم دوست دارم برگردم نجف نجف، اَذونِ صبح رو به رو ایوون طلایی نجف، پیشِ مولا بریم برای گدایی حرومه مستِ شدن با انگور به غیر از انگورای ضریح که عشقه خدایی هنرِ نجف، هنرِ نجف اینه که دل شده در به درِ نجف تا همیشه میزنه قِیدِ لیلی رو یکی مجنونو اگه بِبَره نجف