دورِ گودال اِزدِحام شده

دورِ گودال اِزدِحام شده

[ حاج مهدی سلحشور ]
دورِ گودال اِزدِحام شده
نگرانم از این شلوغی‌ها
صبر کن آمدم عموجانم
من بمیرم که مانده‌ای تنها

پدرِ من همان کسیست که شد
در مدینه عصای مادرِ تو
زاده‌ی مُجتبایَم و امروز
من سِپَر می‌شوم به پِیکرِ تو

تا رسیدم شکسته بود سرت
کاش بهتر دَویده بودم عمو
جلوی سنگ را گرفته بودم اگر
بهتر از این پَریده بودم عمو

نِیزه و تیرها تمام که شد
تازه وقتِ کلوخ و سنگ شده
تو نَفَس می‌زنی هنوز اَمّا
سَرِ پیراهنِ تو جنگ شده

آی نامرد بی‌حیا بَس‌کن
جانِ من را بگیر عمو را نه
تیغ از حَنجرِ عمو بردار
دستِ من را بِبُر گلو را نه

روی زانو نِشَست حرمله و
دلم از خنده‌های تلخش سوخت
تنِ من از تَنت جدا شده بود
تیرِ او امد و مرا به تو دوخت
****
داره هراسون میاد
با اَشک و آه، از دلِ سپاه
مونده عمو غریب، تنها تو قتلگاه

با تیر و با نِیزه
هرکی با هرچی داره می‌زنه
رسونده خودش رو
برا عمو سِپَر شه یک‌تنه

می‌خواد بشه سِپَر، پیشِ عمو
پیشِ عمو، پیشِ عمو
اَمّا دلواپسش، میشه عمو
میشه، عمو میشه عمو

بوی مدینه پیچید
تو کربلا، جلو چشمام
دستِ گلِ حسن، از تن شده جدا

همونی که اومد
با تازیانه توی کوچه‌ها
با شمشیر رسیده
کنارِ یاسِ مجتبیٰ

غوغا شده به پا، توی حَرَم
توی حَرَم، توی حَرَم
زینب داره میگه، وای مادرم
وای مادرم، وای مادرم
****
حسین، حسین اِی‌تشنه‌لَب

نظرات