نورِ دو دیده، محنت كشیده شیب الخضیبِ فاطمه ای سر بریده گِریَد برایت، یك قد خمیده شیب الخضیب فاطمه ای سر بریده ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاكِ زمین منزل و مأوای تو نیست سالار زینب یا حسین *** غم بی كران شد، اشكم روان شد زینب اسیر حلقۀ نامحرمان شد از بار غربت، قدّم كمان شد زینب اسیر حلقۀ نامحرمان شد به سوی شام و كوفهام، چه ظالمانه میبرند نمیروم ولی مرا، به تازیانه می برند سالار زینب یا حسین *** گریان شد افلاك، با سینۀ چاك جسمِ عزیز فاطمه مانده روی خاك شد لاله زاری، آن تربت پاك جسمِ عزیز فاطمه مانده روی خاك مگر به كربلا كفن، به غیر بوریا نبود مگر حسینِ تشنه لب، عزیز مصطفی نبود سالار زینب یا حسین