میون شلوغی شهر تا دلی دوباره گم شد یادش افتاد که تو هستی پاشد و راهی قم شد رو به روی گنبد تو قلبامون میشن کبوتر تشنهی یه جرئه نوریم فاطمه دختر کوثر سلام ای خواهر خورشید سلام ای حضرت بارون به شوق مهربونیهات دوباره اومده مهمون (یا فاطمهی معصومه) گنبد طلایی تو به دل همه نشسته با جه امیدی رسیدم زائرای دل شکسته چه غریبونه یه زائر پیش تو رضا رضا کرد گرههاشو دستای تو چقدر عاشقونه وا کرد سلام ای خواهر خورشید سلام ای حضرت بارون (یا فاطمهی معصومه) حالا که مدینه دوره تو بیا و مادری کن با نگات ملیکهی قم این دلا رو کوثری کن از جرم تا جانوران هم جادهای چشم انتظاره تا همین روزا رو خاکش آقا مون قدم بزاره سلام ای یوسف زهرا سلام ای صاحب الزمانم بگو تا چه وقتی باید در هجران تو بمانم (یا صاحب الزمان الغوث الغوث الامان)