
دوتا خورشید تو یک منظومه دوتا ساغر یکی پیمونه دیگه اینجا قافیه معلومه روحی فداکِ یامعصومه نون سر سفرهی تو سیرم کرد شوری آب قم نمکگیرم گرد عنایتت زبون زد عوامه زخمِ دلم یه نیمنگات دوامه خواهر سلطان اومد، روح ایمان اومد یه صدا ناگهون، از خراسان اومد خوش اومدی فاطمهی معصومه... حضرت موسیابنجعفر امشب عیدی میده به نوکرای حضرت سلطان دلم امشب توی بینالحرمینه یا که حد فاصل قم و خراسان با نیم نگاش دلم مثل دریا شد قبر بیبی زهرا تو قم پیدا شد خنده روی لب رضا گل کرده امشبو این گدا توسل کرده دیدی براتم میده، هرچی خواستم میده تو شب ولادت، نقل و نباتم میده خواهرسلطان اومد، روح ایمان اومد یه صدا ناگهون، از خراسان اومد خوش اومدی فاطمهی معصومه... پنجره فولادِ تو دوای دردم بیخط و سیاهیه با تو پروندم امشب اومدم سوء استفاده کردم ساعت هشت بشه دورت بگردم سرخه کف دستامون از ارادت به ما بکن یه کربلا عنایت فدات بشم که حج مستمندی فدات بشم بهم علاقهمندی بهبه از این شور و شین، شادی حورالعین نمکِ سفرته، اسم ارباب حسین یه کربلا بهم بده یا سلطان...