میشه بهم بگی سپردیمون به کی؟ مَحرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی هنوز نخوردم آب که دارم اضطراب من و تو میرسیم به هم تو مجلس شراب زینبِ تو با خولی همسفر بازاره کی بین این نامردا هوای ما رو داره؟ ***** دیدی که افتادی به زیر دست و پا گم شده بود تنت زیر نیزهشکستهها هنوز میسوزم از آتیش خیمهها بچّهیتیما رو زدن مشت و لگد چرا؟! مگه سفر رو ناقه بدون محمل میشه؟ مگه سفر با ناموس بین اراذل میشه؟ ***** مونده روی زمین پیکر تو رها السَّلامُ علیٰ مَن دَفَنَ اهل قُریٰ خواهرت اگه نیست، رفته شام بلا ریگ و رمل بیابون برات گرفتن عزا همه منتظرن مادرش برسه کاش صدای برادر به خواهرش برسه دست قاتل اگه به سرش برسه آخ خدا به داد موی دخترش برسه همونی که ازم پدرم رو گرفت با یه عدّه حرومی دور و برم رو گرفت معجرم رو گرفت... ***** بابا شنیدی امروز اگه دیر کردم عمّه رو بردن من اون وسط گیر کردم بدجور تو قتلگاه غارت شدی حسین از دیدن چشای شمر راحت شدی حسین نیزه رو سینهته، از پشت دراومده انگشترو میخواستن و انگشت در اومده بیحیاها پیش تو نگاه به من میکردن