مدینه لبریز آهه

[ بهمن عظیمی ]
مدینه لبریز آهه، شده زهرا دل پریشون
توی عرش روضه ميخونن، ملائک با چشم گریون

از اين غم شكسته قلب حيدر    عزادار شده زهراى اطهر
چه سخته براش داغ پيمبر ۲
شده شهر درد و غم مدينه
امون از آغاز ظلم و كينه
امون از بوسه گاه نبى و، زخم سينه

محمد، محمد یا رسول 4

حسین رو سینت می شینه، علی اشکاتو می بینه
داری می ری با دل خون، امون از جور مدینه
حالا که داری می ری ز دنیا    پدر جان! به قلبم شو تسلا
به زودی، میاد پیش تو زهرا 2
دلم تنگت میشه ای عزیزم
به پای تو اشکامو می ریزم
با دشمن در راه حق حیدر، در ستیزم

محمد، محمد یا رسول 

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات