ای منتقمِ خونِ ، ثارالله لَکَ لَبِّیک آجَرَکَ الله مولا ، فِی مُصیبَتِ جَدِّک گریه میکنی توو روضهها از غمِ حسین هر شبانه روز رو دوشِته پرچمِ حسین هستی بانیِ عزای مُحَرَّمِ حسین گریه از اشک زینب / واسه اون جسم عریان گریه واسه خُشکیِ / لبهای شاهِ عطشان یا حسین یا ثارالله ۴ تنهای تنها بینِ ، کوفه لبریزِ دردم خیلی خیلی دلگیر از ، این مَردُمِ نامردم تا دَمِ سحر حتی یه نفر پیشم نَموند بی وفایی ها بدجوری دلِ منو سوزوند وعده ها ببین کار منو تا کجا کِشوند! پای تو هستم، گرچه... / توو شهرِ غم آواره تنها ، بی کس ، لب تشنه / روی دارالعماره لبیک یا ثارالله ۴ اینهایی که می گفتن ، خیلی مدیونت هستن! مثلِ گُرگای وحشی ، تشنهی خونِت هستن تک تکِ اینا بویی که نَبُردن از وفا چشم به راهِتَن با تیر و با نیزه، کربلا کاشکه هاتفی به تو بگه سمتشون نیا دلگیر از این مَردُمِ / پَست و دنیا طلبم خدا می دونه خیلی / دلواپسِ زینبم یا زینب مولاتنا ۴ منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک