این شبا میشم

[ حسین نوری ]
این شبا میشم، از غم و غصه دلخون
از توی چشمام، میباره ابر بارون
ذکر واویلاست، رو لب هر مسلمون 2

امشب میشن فرشته‌ها / سوی زمین سرازیر
به سینه و سر می‌زنن / با سوز و آه دلگیر
کنار زهرا میکنن / گریه با یک دل سیر

رسول رحمت دیگه از / این زمونه بریده
از این همه زخم زبون / جون به لبش رسیده
اشکش به روی صورت و / محاسنش چکیده

حیدر به غم شد مبتلا - واویلا واویلا واویلا
مدینه شد ماتم سرا - واویلا واویلا واویلا


 چشماشو بسته، دائم داره میخونه
رو لباش انا، الیه راجعونه
انگاری دلش، خونه از این زمونه 2

آروم آروم از تو چشاش / میباره اشک نم نم
معولمه از حال و روزش / داره یه کوه ماتم
زهراشو تا که میبینه / بغضش میگیره با غم

نشسته با حالی خراب / علی کنار بستر
داره سفارش میکنه / به اون با قلب مضطر
خدا میدونه چی میگه / پریده رنگ حیدر

شاید میگه به مرتضی - واویلا واویلا واویلا
از ماجرای کوچه‌ها - واویلا واویلا واویلا


وای از اون روز که، با رفتن مصطفی
تنها می مونه، حضرت خیرالنسا
میشه توو کوچه، مزد رسالت ادا 

برای عرض تسلیت / به ساحت یه مادر
هیزم میارن عاقبت / برای یاس حیدر
غنچه ای پشت در میشه / با ضرب کینه پرپر

بعد نبی دارالعزا / میشه براش مدینه
وای از در و وای از لگد / وای از غلاف کینه
ای وای از اون میخ دری / که می‌شینه رو سینه

خزون میشه بهار عمر زهرا - واویلا واویلا
علی مرتضی می مونه تنها - واویلا واویلا

بهمن عظیمی 

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات