این شبا میشم، از غم و غصه دلخون از توی چشمام، میباره ابر بارون ذکر واویلاست، رو لب هر مسلمون 2 امشب میشن فرشتهها / سوی زمین سرازیر به سینه و سر میزنن / با سوز و آه دلگیر کنار زهرا میکنن / گریه با یک دل سیر رسول رحمت دیگه از / این زمونه بریده از این همه زخم زبون / جون به لبش رسیده اشکش به روی صورت و / محاسنش چکیده حیدر به غم شد مبتلا - واویلا واویلا واویلا مدینه شد ماتم سرا - واویلا واویلا واویلا چشماشو بسته، دائم داره میخونه رو لباش انا، الیه راجعونه انگاری دلش، خونه از این زمونه 2 آروم آروم از تو چشاش / میباره اشک نم نم معولمه از حال و روزش / داره یه کوه ماتم زهراشو تا که میبینه / بغضش میگیره با غم نشسته با حالی خراب / علی کنار بستر داره سفارش میکنه / به اون با قلب مضطر خدا میدونه چی میگه / پریده رنگ حیدر شاید میگه به مرتضی - واویلا واویلا واویلا از ماجرای کوچهها - واویلا واویلا واویلا وای از اون روز که، با رفتن مصطفی تنها می مونه، حضرت خیرالنسا میشه توو کوچه، مزد رسالت ادا برای عرض تسلیت / به ساحت یه مادر هیزم میارن عاقبت / برای یاس حیدر غنچه ای پشت در میشه / با ضرب کینه پرپر بعد نبی دارالعزا / میشه براش مدینه وای از در و وای از لگد / وای از غلاف کینه ای وای از اون میخ دری / که میشینه رو سینه خزون میشه بهار عمر زهرا - واویلا واویلا علی مرتضی می مونه تنها - واویلا واویلا بهمن عظیمی منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک