ای جان جهان، جهان جان ادرکنی ایوب زمین و آسمان ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی یا صاحب الزمان، یا صاحب الزمان ۲ (ما کشتهی توایم به جز این گمان مکن پروانههای سوخته را امتحان مکن) ۲ القصه ما برای تو باید که جان دهیم فکری برای آخر این داستان مکن اینجا کسی به غیر تو ما را محل نداد ما بندهی توایم فراموشمان مکن میسوزم از حرارت عشقت مرا بخر سررشتهی محبتمان را نهان مکن شرمندهام که دل سبب رنجش تو شد صدبار گفته بودمش اینجا فغان مکن ما پای روضهی عطشت آب میشویم ای تشنه، روی خود طرف آسمان مکن تنها پناه ماندهی در راه یا حسین من سوختم به پای لبت آه یا حسین شده زینب سپر بر دختران و کودکان اما شدی تو حافظ زینب به جای او کتک خوردی