عراقُ المجدِ و الاباء، عراقُ الجودِ و العطاء، بسطتَ الکَفّ بالاخاء عراق سربلندی و عظمت، عراق بخشش و سخاوت، دستانت را به برادری گشودی بکربلاء بکربلاء در کربلا، در کربلا اتتکَ النّاسُ بالانین، مُشاةً یومَ الاربعین، و فاضَت دمعةُ الحنین مردم نوا به لب، پیاده در اربعین به سوی شما آمدند و اشک شوق از چشمانشان سرازیر شد بکربلاء بکربلاء در کربلا در کربلا فجئناکَ / وجدناکَ/ مجاهداً علی العدی تثورُ به سوی تو آمدیم و تو را در حال جهاد و خیزش علیه دشمنان یافتیم فبالحَشدِ/الی المجدِ/ مقاوماً الی العُلی تسیرُ با حشد الشعبی، با مقاومت آنها به سوی سربلندی حرکت می کنی لکَ الاجرُ/ بکَ الفخرُ/ و شَعبُکَ المقاومُ الغیورُ مأجور هستی و به تو افتخار میکنیم، به مردم وملت مقاوم و با غیرت تو وها کوفةُ الیومَ تستبصرُ، بضیفِ الحسین غدت تزهرُ امروز کوفه با دیدن میهمانان حسین شکوفا شد بهذا الولاء نصرتَ الحسین، و نحنُ بخُدّامکَ نفخَرُ تو با وفاداریت، حسین را یاری کردی و ما به خادمان تو افتخار میکنیم عراقَ الحنین، عراق الحسین، هنیئا لک خدمةُ الزائرین عراق مهربانی، عراق حسین، خدمت به زائرانت گوارایت باد حسین یا حسین یا حسین یا حسین *** *** *** *** نجف شهری تا به کربلاست، ببین کوفه کوفه وفاست جهانی حیران این عزاست به کربلا، چه ماجراست نجف فریاد عدالت است، همه سو شوق شهادت است زمانه شور قیامت است طریق ما، ولایت است چه دل هایی، چه غوغایی، پیاده سوی تو روانند غریق غم، دل خود را ، به ساحل تو می کشانند به هر موکب علم هایت، پناه درد مردمانند ستون تا ستون خیمه هایت به پاست همه جاده ها جاده کربلاست در این شور محشر دل من کجاست غبار قدمهای اهل عزاست امام زمان، در این کاروان روانه شده همره عاشقان حسین یا حسین یا حسین یا حسین