عارضم خدمتت که یارم من به خال لبت گرفتارم بزرگ دنیایی، عزیز زهرایی حسین عارضم خدمتت که یارم من به خال لبت گرفتارم اینقدر از تو هر کجا گفتم یک حسینهام که سیّارم خودمانی بگویم این خط را آی مشتی به تو بدهکارم (بزرگ دنیایی، عزیز زهرایی حسین)۶ عارضم خدمتت که ای یارم من به خال لبت گرفتارم اینقدر از تو هر کجا گفتم یک حسینهام که سیّارم (بزرگ دنیایی، عزیز زهرایی حسین)۲ تربت تو نمازخوانم کرد ورنه من سر به سجده نگذارم به گناه کاریم نگاه نکن مرد و مردانه دوستت دارم (بزرگ دنیایی، عزیز زهرایی حسین)۲ عارضم خدمتت که ای یارم من به خال لبت گرفتارم به همه گفتهام رفیق توام به بقیه نگو که سربارم راه را باز کن که خسته شدم آرزومند روز دیدارم (بزرگ دنیایی، عزیز زهرایی حسین)