سینه می‌زنم اسمت رو حک کنم وسط سینم

سینه می‌زنم اسمت رو حک کنم وسط سینم

[ جواد مقدم ]
سینه می‌زنم اسمت رو، حک کنم وسط سینم
تا بدونن همه دنیا، کربلائیه آئینم

زندگی رو‌ که می‌سنجم، روزگارو که می‌بینم
بین مدعیا ارباب، من فقط به تو خوش بینم

آقا بالاخره من، راه خودمو پیدا کردم 
حالا دیگه نمی‌خوام، آقا به گذشتم برگردم

جونم‌ فدات، کشتی نجات
مُبدل السیئات بِالحسنات

نوکرتم، می‌بینی منو
کافیه بندازی نگاتو زیر پات

یا اباعبدالله ..

به چه قیمتی می‌تونم، دست از عشقِ تو بردارم
با تو مثل طلا بی‌تو، جنس بُنجُل بازارم

خونوادمو‌ مدیونه، خونوادتم آقا جان
خاک پای علی اکبر، خاک پای علمدارم

جانم به‌نفس تو، که نفسمو‌ احیا کردی
بازم درِ حرمو، به روی گداها وا‌ کردی

با اینکه جات، عرش اعظمه
تو خونه ی دل منم قدم زدی

سرم فدات، خاک زیرپات
به کلبه‌ی مُحقّرم خوش اومدی

یا اباعبدالله ..

آسمونیا می‌شناسن، کربلاتو به زیبایی
هم تجلی خورشیدو، هم تلألؤ دریایی

حرف معرفتت ارباب، کل عالمو پر کرده 
هم عزیز حسینیه، هم عزیز کلیسایی

جانم چه عظمتی، که خود خدا خاطرخواته
آقا جونمو بگیر، حالا که جونم تو دستاته

لحظه‌ی مرگ، وقت احتضار 
خوبه که باشه سر من رو پای تو

بگی نترس، من کنارتم
خودم می‌خونم اَشهَدو برای تو

یا اباعبدالله ..

نظرات