(دوتا ولیّ خدا کنار دو بدن نماز صبر خوندن) لبخندِ آخرت جگرم را کباب کرد انگار عرش را به سرِ من خراب کرد با صد امید رو به حرامی زدم ولی با تیر خواهش پدرت را جواب کرد فهمیدهام بزرگ شدی چونکه دشمنت تیرِ تو را شبیه عمو انتخاب کرد یک شعبه هم برای تو بس بود ماندهام این حرمله چگونه حساب و کتاب کرد کم دست و پا بزن روی دست پدر علی این دست و پا زدن پدرت را عذاب کرد میمیرم از فراق تو باید که زودتر فکری به حال خرابِ رباب کرد -- کسی چون من گلِ پرپر نبیند گلوی پارهی اصغر نبیند بدست خویش کندم قبر او را که این قنداقه را مادر نبیند