در عزایت آیه تطهیر گریه می‌کند

در عزایت آیه تطهیر گریه می‌کند

[ شیخ محسن حنیفی ]
در عزایت آیه‌ی تطهیر، گریه می‌کند
دوست و دشمن، جوان و پیر گریه می‌کند

زود می‌فهمم که حال و روزم اصلا خوب نیست
تا که چشمم پیش نامت، دیر گریه می‌کند

روضه‌خوان تا گفت یا مظلوم، فورا فاطمه
بر تو ای مظلوم بی تقصیر، گریه می‌کند

گریه کن‌ها رفته‌اند، اما حسینیه هنوز
در سکوتی محض دارد سیر گریه می‌کند

گوشه‌ای تنها نشسته، اشک می‌ریزد رباب
آه این زن واقعاً دلگیر گریه می‌کند

یاد آن ساعت که پشت خیمه‌ها شاه غریب
قبر را می‌کند با شمشیر، گریه می‌کند

نمی‌رسد به مقامات تو، گمان کسی
نبوده لایق توصیف تو، بیان کسی

به جلوه‌ی تو، به هیبت تو یقیناً به طور جلوه کند
خدا اگر که خودش را دهد نشان کسی

به استان گلویت، دخیل می‌بندد
رسیده کارد اگر که به استخوان کسی

وقتی به هم لب‌های طفل محتضر می‌خورد
بر قلب مادر، تیر یا که بیشتر می‌خورد

یاقوت آب‌های علی‌اصغر، ترک برداشت
یاد لب او، واقعاً خون‌جگر می‌خورد

شاهی سخن گفت و سپاهی هلهله کردند
خیلی به کوه غیرت شهزاده، برمی‌خورد

آب باعث شد که مردی، آب شد پیش همه
گلوی کودکی‌های علی‌اکبر به غارت رفت

نظرات