حس میکُنَم وابستگیمو، به تو و روضهها آخر میارم، زندگیمو، یه روزی کربلا حالم اصلا خوب نسیت حسین جان برام یه کاری کُن من آبروم رفته عزیزم، آبرو داری کُن دورت بگردم، من که به جز تو بغلت گریه نکردم الان فقط یه کربلاست، دوای دردم (دورت بگردم)۲