حرارت نفس هام میخورد به دل جاده میرفتن آروم آروم با پاهای پیاده بهونه میگیره دل من برای حس فوق العادش برای اون پیره زنی که اومده بود با خونوادش فدای اون حرفای سادش خودت بگو غیر تو کی مونده واسم حسین این روزا محتاجتم خالیه کاسم حسین یه کوه غم و حسرت رو شونمه همیشه یه دردی که یه لحظه ازم جدا نمیشه سپری میشه لحظه هام با خاطره های سال پیشم آخه فقط من موندم انگار دیگه دارم دیوونه میشم پریشونم آروم نمیشم با چشم خیسم چقدر نامه نوشتم برات آخرشم اربعین نشد بیام کربلات خودت بگو غیر تو کی مونده واسم حسین این روزا محتاجتم خالیه کاسم حسین *******