جونم برات بگه یه وقتایی خیلی دلم می‌گیره

جونم برات بگه یه وقتایی خیلی دلم می‌گیره

[ حسن عطایی ]
جونم برات بگه یه وقتایی خیلی دلم می‌گیره
یه وقتایی میشه دلم از همه‌ی آدما سیره
ولی همینی که میام دو قطره اشک برات می‌ریزم
غمای عالم از دلم، بار سفر می‌بنده میره
می‌میرم اگه روضه‌ها نباشه
می‌میرم اگه اشک برات نریزم
می‌میرم یه روزی برا غمای تو ای عزیزم 
حسین عزیزم 
منم منم قطره، تویی تویی دریا
کیو دارم آخه به جز تو، تو دنیا 
دروغ زیاد گفتم تو زندگی اما 
حضرت عباسی دوست دارم آقا 
*****
جونم برات بگه چه قدر تشنه‌ی خستگی راهم
چه قدر دلم تنگه برای سفر اربعین آقا 
با گرد و خاک راه دوباره کاش بیاییم تو حرم تو
چیه مگه دلخوشیمون تو زندگی غیر از این آقا
تو رویا لابه‌لای جمع زوار می‌بینم 
دوباره توی طریقت می‌بینم
به تو می‌رسم دوباره، به تو رفیقم 
تو این بیابون، تو این دل صحرا 
برات میشم مجنون، برام میشی لیلا
دروغ زیاد گفتم تو زندگی اما 
حضرت عباسی دوست دارم آقا 
*****
جونم برات بگه چه قدر زندگیا سخت شده آقا
خودت داری می‌بینی این روزا چه بی‌رحمه زمونه
می‌خوان که آتیش بزنن به اعتقادای ما اما 
حرارت عشقته می‌کشه تو دلا زبونه
تا زنده‌ام باید از غمت ببارم 
تا دارم غم تو، غمی ندارم 
وقتی که مُردم از غمت آقا جون بیا کنارم
تو ظلمت قبرم وقتی میشم تنها
میای کنار من حتی میگم اون جا 
دروغ زیاد گفتم تو زندگی اما 
حضرت عباسی دوست دارم آقا

نظرات