تازه دامادُم، ای شاخه شمشادُم، جونِ دلِ مُو

تازه دامادُم، ای شاخه شمشادُم، جونِ دلِ مُو

[ سعید کرمعلی ]
تازه دامادُم، ای شاخه شمشادُم، جونِ دلِ مُو
برو به میدون ای قامتتو قربون، جونِ دلِ مُو
آه و واویلا داره غمت می‌شه مهمون دلِ مُو

سی چه ایطوری زلفت پریشونه ای نوجوونُم
رو تنت گرد و خاکِ بیابونه دردت به جونُم

تا که برگردی مُو چشم‌به‌راه تو اینجا می‌شینُم
آخ الهی که مثل گل لیلا داغت نبینُم

ای تازه دامادُم، شاخه شمشادُم... 

پیش چشم مُو دامن‌کشون رفتی با بی‌قراری
ای بمیرُم که از تشنگی مادر جونی نداری
آخ ایشالله که سنگُم بباره تو طاقت بیاری

تا که افتادی مُو از دل خیمه ناله کشیدُم
برنیومد از دستُم برات کاری آهی کشیدُم

صورت ماهت از پیش چشم مُو جایی نمیره
آخ الهی که واسه قد رعنات مادر بمیره

کاش نمی‌دیدُم با این قد و قامت خیمه رسیدی
ای بمیرُم که از رختِ دومادیت خیری ندیدی

آخ پیش چشم مُو رو دست عمو جونت قدی کشیدی 
تو کجا رفتی آخه مگه جونُم مادر نداری
کاشکی می‌مُردم اصلاً نمی‌دیدُم نیزه سواری

تازه دامادُم، ای شاخه شمشادُم...

*****

لرزید ناگهان حسن‌آبادِ کربلا
غم رخنه کرد در همه ابعاد کربلا
از ریشه سوخت شاخه‌ی شمشادِ ‌کربلا
سنگ است نقل مجلسِ دامادِ کربلا

*****

قاسم به روی بال اجل تا سوار شد
نسل حرام ذکر لبش الفرار شد
شمشیر او برنده‌تر از ذوالفقار شد
ازرق به خود نیامده درجا شکار شد

******

امان از آن سنگ نهیبی که خورد بر دهنش
گرفت تیغ حرامی به بالِ پر زدنش
ز بس که مرکب شامی گذاشت پا به تنش
شبیه موم عسل حفره حفره شد بدنش

*****

جبرئیل یاد روضه‌ی یاسی کبود کرد
نیزه شبیه میخ به پهلو ورود کرد
تنی که هر طرفش .... صد عبور شود
گمان نمی‌کنم آن جسم جمع و جور شود

رنج قدی که به زیر سم مرکب‌ها کشید
باعث رنجیدن هر چهارده معصوم شد
ناله‌ی من را عمو دریاب نامفهوم شد

******

تو جنگیدی امروز به یاد جمل
تو رو قد خمیده می‌گیرم بغل
مبارک باشه تازه‌دومادِ من
روی نیزه‌ها میری ماه عسل

یکی اومد و چنگ به موها کشید
تو جون دادی و عمه زینب خمید
ببخشید که اسبا لگد کردنت
امانت به بابات شکسته رسید

برگشتی اما پاره پاره
پسر از دست دادم دوباره
دلم برای داغ تو جا نداره

عمو رو صدا کردی جونم فدات
یه وقتی رسیدم که بسته‌ست چشات
کشیده می‌شه پای تو رو زمین
حسن گفتنت دردسر شد برات

عمو تا رسید پیش نَعشت نشست
بجای حنا خون به موی تو بست
عبایی ندارم کفن شه برات
تکون دادمت استخونات شکست

میره چشمای تو سیاهی
پا خورده‌ترین تو سپاهی
پاک کردم چشماتو به شوق نگاهی

******
گل گلشن سواری وای بر من
تموم عشق یاری وای بر من

*******
دلیل گریه‌هام زخمای این تنه
هر یه نفس عذاب میشه سینه که بشکنه
داغ مدینه شد تازه برابرم 
فقط تو می‌فهمی که چی کشیده مادرم

دیشب تا صبح (گریه کردی) ۳

با اینکه قاسم سینه‌ت شکسته تو این صحرا
ولی سه ماه با این زخم زندگی کرده زهرا

نظرات