به غلط خانه خرابت خواندهایم نوعروس بوترابت خوانده ایم ابری و معنای باران میدهی رب آبی ما ربابت خواندهایم شبا دلتنگ بوی پیرهنش بود سرش تا صبح روی دومنش بود با گریه پا میشد از خواب و میگفت الانا موقع شیردادنش بود چشماش روی نیزه بازِه انگار مهتابه رو نیزه آروم آروم برو نامرد شیرخواره خوابِ رو نیزه جوابی به این مادر بی کس بده ساربان سر شیرخوارهمو پس بده حسین، وااای