باز محرم و صفر تموم شد

باز محرم و صفر تموم شد

[ سید مجید بنی فاطمه ]
باز مُحرّم و صَفر تموم شد و
شروع شد یه سالِ انتظارمون

از الان یادت باشه سالِ دیگه
اربعین کرب‌وبلا قرارمون

آخه من با چه دِلی وداع کنم
این دوماهه برا من عالَمیه

توی سینه‌زَنی یادِ من کنید
اگه زنده نبودم فاطمیه

هنوز از پرچم‌های هیئتمون
بوی اسفندِ مُحرّم می‌رسه

برای بَدرَقه‌ی سینه‌زنا
فاطمه با قامَت خَم می‌رسه

شبِ اوّلِ مُحرّم یادمه
با چه ذوق و شوقی مشکی پوشیدم

یه امام‌زاده داره مَحَلمون
شالِ مشکیمو از اونجا خریدم

دوباره وقتِ خداحافظیه
یاامام‌رضا ببین حالِ منو

به مُحرّم برسون یبار دیگه
دستای خالیِ این سینه‌زَنو

 شبِ آخر چشمامون بارونی و
دل‌هامون تو حَرمِ امام‌ رضاست

اگه ما گریه‌کُنِ حسین شدیم
بخدا از کَرَمِ امام‌ رضاست

صدای نَقّاره داره می‌رسه
باز دوباره یه مریض شفا گرفت

کنارِ پنجره فولادِ رضا 
یه نفر بَراتِ کربلا گرفت

یاغَریبَ‌الغُرَبا من اومدم
که همیشه دَرِ خونت بمونم

ساعت‌های آخره منم می‌خوام
دو سه خَط با تو روضه بخونم

مثلِ لحظه‌های آخرِ حسین
روی خاکِ حُجره دست و پا زدی

شَبیهِ امام‌حسن پاره‌جگر 
مادرت فاطمه رو صدا زدی

نظرات