
گریهکن خون خداییم مست دوتا گنبد طلاییم در آرزوی اربعین و راه نجف تا کربلاییم با قلب سوزان با چشم گریان ذکر لب ماست لبیک حسین جان ای میوه قلبم علی جان ای نور چشمان تر من با راه رفتن زنده کردی تو خاطرات مادر من شبه پیمبر همتای حیدر همنام حیدر آهستهتر ای علی اکبر جانم علی جان با دیدن خون لبانت شد پاره پاره قلب بابا ماندم چه سازم با تن تو روی زمینی ارباْ اربا تو قدر یک دشت پاشیدی از هم من پیرمردی با قامت خم جانم علی جان