ای دل سوزان، دل غم‌بار

ای دل سوزان، دل غم‌بار

[ حاج امیر عباسی ]
ای دلِ سوزان، دلِ غم‌بار 
از ماتم هجران، بنال از شب تا 
به سحرگاهان ز غم‌ها 

غم هویدا کن حدیث دردِ دل رو افشا کن 
بساطِ نجوا را محیا کن، مُـحیا

آسمون داره مثِ وقتی که 
تیره و تاره شبیه اشک لیلی می‌باره 
خدایا

هوا هوایِ کرب و بلا‌ست 
حنجر زخمیهِ نی به نوا‌ست 
روضه‌خون مادرِ آینه‌ها‌ست 
که می‌باره از غم 

به کف پیراهنی، پُرِ خون 
مثل چهرش داره ، لاله نشون 
گریه می‌کنه چون ابرِ خزون 
مادرِ محرم 

حسین حسین...

برکۀ خونِ که جاری از پلکای محزونِ 
بگم زینب رو تل چی می‎خونه 
واویلا

یا رسول الله نظر کن بر احوالِ ثارالله 
ببین بر خاک افتاده وجه الله
خدایا

هوا هوایِ بی‎کسیه 
زینب از روی تلِّ زینبیه 
چشم می‌دوزه تا ببینه کیه 
می‌کشه با خنجر 

به جایِ بوسه‎هایِ نبی 
جایِ قالو بلای ازلی
جای بوسه‌ی زهرا و علی 
هی می‌ببره حنجر

واویلا علی الحسین...

نظرات