الهی کاش چشمُم تَر نمیشد و این گهواره بی اصغر نمیشد خوشم با یادگاریهایت ایکاش که زخمِ ناخنت بهتر نمیشد غمآهنگی گرفته مادرِ تو زِ خون رنگی گرفته مادرِ تو از آن دَم که نفَس در سینهات سوخت نفَس تنگی گرفته مادرِ تو جهان را خندهات میساخت مادر تو را بالا که میانداخت مادر چه آمد بر سرت در این چهل روز که روی نِی تو را نشناخت مادر غمِ تو دردِ من داغِ حرم داشت پدر بعدِ برادر پُشتِ خَم داشت یکی از شعبههایش بر دلم رفت سهشعبه کاش یک شعبه کم داشت تو را زد حرمله یک خیمه پاشید تو را زد بعد از آن هم آب نوشید فقط بر پوستی بند است این سر گلویت را سهشعبه بد تراشید پدر را با پسر با هم چرا زد به روی سینه زخمی بیهوا زد نشان بگذاشت آمد بینِ گودال دقیقاً روی آن یک نیزه را زد (هر چقدر چنگ بزنی شیر نمیاد دیگه بعد از عمو آب گیر نمیاد) *** لالایی میخونم با دستای خونی سه شعبه شد جوابِ إن لَم تَرحَموني آه مِنَ الاُذُن اِلَی الاُذُن شد مقدمهی الشمرُ جالِسٌ گریه کن کربلا گریه کن منو آخرین قنوت خالیه جای عموت کمکم کنه سه شعبه رو درآرم از گلوت (وا عَلیا وا عَلیا اینه مَرامِ کوفیا)۳ خندیدن به اشکام بین خطبهخونی سه شعبه شد جوابِ اِن لَم تَرحَمونی بچم نفس نمیکِشه طوری زد که سرش از تن جدا بشه منو با رفتنی میکُشه ای اَمون از روزگار ای آسمون ببار میکنم قبر علی رو با غلافِ ذوالفقار (وا عَلیا وا عَلیا اینه مَرامِ کوفیا)۲ ایکاش زیرِ پای مرکبها نمونی سه شعبه شد جوابِ اِن لَم تَرحَمونی میونِ تشتِ غرقِ خون پیشِ چشم رُباب با چوبِ خِیزرون میزنن به لب هردومون اَمون از دلِ رُباب اینه مشکلِ رُباب سرتو میگردونن به دورِ مَحملِ رُباب (وا عَلیا وا عَلیا اینه مَرامِ کوفیا)۲