ابر دیده‌ها ببارید، شب شیشم کم نذارید

ابر دیده‌ها ببارید، شب شیشم کم نذارید

[ سعید کرمعلی ]
ابر دیده‌ها ببارید، شب شیشم کم نذارید 
برای حضرت قاسم، همه شاخه گل بیارید

شبای شیشم که میشه، حرف ما اینه همیشه
هیچ‌کسی واسه‌ی یتیم، به‌خدا بابا نمیشه

حسن جانم...

زلف تو دست نسیمه، پدرت خیلی کریمه
خدا می‌دونه چه نازی، توی گریه‌ی یتیمه

گیسوهات شده مرتب، مثل ماه تو ظلمت شب
همگی دیدند که پاهات، پس زده رکاب مرکب

حسن جانم حسن جانم...

جون به لب شدی تو کم کم، بدن تو نامنظم
مثل بانوی مدینه، دنده‌هات پیچیده در هم

نفَست مونده تو سینه، چشم من چی رو میبینم
بس‌که پاکشیدی قاسم، جای پات روی زمینه

حسن جانم حسن جانم...

همه دنیا رو بی‌خیال، فقط یه حسینو عشقه
که عشق ارباب ما هم، دو تا بانوی دمشقه

دو بانوی والا مقام، دو بانوی زهرا نسب
علی بود و ساده عباس، رقیه شاگرد زینب

بهش ارباب چیا میگه، فداها ابوها میگه
سه آیه نازل شد تو شام، و گفت اعطینا رقیه

اغیثینی یا رقیه...

آدم وقتی عاشق میشه، غم دنیا یادش میره 
حبیب و عشقت زنده کرد، میگن عاشق نمی‌میره 

برات خیلی گریه کردم، برات خیلی غصه خوردم
مثل بابام بچه‌هامو، به عباس تو سپردم

منم نوکر، منم سائل، نگام کن به، ابوفاضل
تفضل کن صدقه‌ی، سر ابوفاضل حسین

اباعبدالله الحسین...

گرد حرم دویده‌ام، صفا و مروه دیده‌ام
هیچ کجا برای من، کرب‌وبلا نمی‌شود

کریم اگر دعا کند، بی تو دعا نمی‌شود
مسیح اگر شفا دهد، بی تو شفا نمی‌شود

اباعبدالله یا اباعبدالله...

نظرات