(کشته منو داغ جوون)۲ (تو لااقل زنده بمون...)۲ ای طفل جانبازم، لالهی احمرم شش ماهه سربازم، نور چشم ترم غنچهی پرپرم، (میروی از برَم)۲ لالایی اصغرم... (تیری که حنجرت را به خون آغشته)۲ مسماری بوده که، محسن را هم کشته آن مسمار و این تیر، (عمه را کرده پیر)۲ لالایی اصغرم... (غم مخور، ای کودک دُردی کِشم من خودم تیر از گلویت میکشم) (غم مخور، ای کودک خاموش من قتلگاهت میشود، آغوش من)