کاش که یه لحظه خواب آب ببینی

کاش که یه لحظه خواب آب ببینی

[ حمید علیمی ]
کاش که یه لحظه خواب آب ببینی
بازم خواب آب و گلاب ببینی

کاش که یه بار دیگه لبات بخنده
یکی رو نیزه چشمات رو ببنده
نیوفتی قدّ نیزه‌ها بلنده

از این پایین مراقبت هستم علی
(بی‌افتی هم می‌افتی تو دستم علی)2

خودم دیدم حرمله با حنجر تو چه کرده
با گلوی پرپر تو چه کرده
با جگر مادر تو چه کرده

خودم دیدم خون تو تا عرش خود خدا رفت
مثل داداش تنت توی عبا رفت
بابا آروم تا پشت خیمه‌ها رفت

درسته که بیرون نیومدم ولی
(دلم میخواست یه بار ببوسمت علی)2

مادر مادر ببین رو دستامون جای طنابه
فکر نبودنت برام عذابه
حال گلم رو نیزه‌ها خرابه

ای وای، ای وای

بعد تو دست مادرت رو بستند
گهواره‌ات رو جلو چشام شکستند
این نیزه‌دارا همه مست مستند

کاش که میشد عصای دست من بشی
قد بکشی مثل عمو حسن بشی

نمیدونی بعد تو چی به روز ما آوردن
دخترامون چقدر زمین می‌خوردن
یکی‌یکی همه سرا رو بردن

نمیدونی یکی اومد دلم رو زیر و رو کرد
دیدم که نیزه رو تو خاک فرو کرد
سر تورو بالای نیزه‌ها کرد

رو نیزه‌ها هم‌قدّ عمو جون شدی
مثل بابا خورشید آسمون شدی

(جز خدا در همه عمرم به کسی رو نزدم)2
(رو زدم آب بگیرم، پسرم را کشتند)2

چه حسرتی شده برامون
(شب جمعه حرم)3

عقده شده توی دلامون
(شب جمعه حرم)2

می‌دونی که چقدر دلم گرفته
چند وقته که نوکرت حرم نرفته
(نذار گره به کار من بی‌افته)2

(حسین آقام من از تو کربلا میخوام)2

من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
من اگر سینه برایت نزنم میمیرم
من اگر ناله برایت نزنم میمیرم

نظرات