وای اباالفضل که رفت

وای اباالفضل که رفت

[ حسن حسینخانی ]
خواهر من یک به یک به اهل حرم گفت 
وای ابالفضل که رفت معجرِ من رفت

پشت وپناه یکی دو روزه‌ی من نه 
یک جبل‌الرحمه از مقابل من رفت

نیست کمر درد من بخاطر اکبر 
درد من این است، برادر من رفت 

رفتیُ با رفتن تو دست حرامی 
تابغل گوش دختر من رفت

جان حسین روی نیزه باش مراقب 
دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت 

(هدرنرفت ز پرتاب چله ها،تیری
امیر القمه ازبس که قدوبالاداشت)۲

(درست وقت نزولش همه نگاه شدند
رشیدبودُزمین خوردنش تماشاداشت)۲

(اگرچه قطره‌ی آبی میان مشک نبود)۲
ولی کرانه‌ی چشمش هزار دریا داشت 

چون عمر گلی نشاط کوتاه 
تیرآمدومشک بردرید،آه


دیگرکه نگویم او چه ها کرد 
تنها نگهی به خیمه ها کرد 

اگرچه قطره‌ی آبی میان مشک نبود
ولی کرانه‌ی چشمش هزار دریا داشت 

(همین که در وسط گیرُ دار، گیر افتاد)۲
(عمودی آمدُ فرقش شکست، تاجاداشت )۲

حسین بودُ علی اصغر شهید شده 
کنار علقمه اما هنوز سقا، داشت 

بیابرگرد خیمه، ای کسُ وکارم 
منُ تنها نگذار،ای علمدارم ای علمدارم

آب به خیمه نرسید ،فدای سرت
پشت حسین اگر خمید،فدای سرت

(ای اهل حرم میر وعلمدارنیامد )۲
علمدارنیامد علمدارنیامد 

(سقای حسین سید وسالار نیامد)۲ 
علمدارنیامد علمدارنیامد

ای اهل حرم خیمه دگر ماه ندارد
امان از دل زینب امان از دل زینب 

درشام علمداربه همراه ندارد 
امان از دل زینب امان از دل زینب 

بوی گل یاس ازطرف علقمه امد 
مگرفاطمه آمد مگر فاطمه آمد 

این عِطر به جز از درودیوار نیامد 
این عِطر به جز از نوکِ مسمار نیامد 

ام البنین....

یا زهرا...

حسین...

ابالفضل...


ای حرمت قبله حاجات ما 
ابالفضل 

یادتو تسبیحُ مناجات ما 
ابالفضل

ابن امام و اخُ عمِ امام 
ابالفضل

حضرت عباس علیه‌السلام 
ابالفضل

پنج امامی که تو را دیده‌اند ابالفضل 
دست علمگیر تو بوسیده‌اند ابالفضل 

ای پسر حضرت ام البنین ابالفضل 
تاج سر حضرت ام البنین ابالفضل

نگاه او دل از ارباب می‌برم 
ز چشم دشمنامش خواب می‌برد 

اگر سقا به باران امر می‌کرد 
تمام کربلا را آب می‌برد 

(اَلا مادر به قربون جمالت 
رخِ چون بدر وابرویِ هِلالت 

شنیدم کام تشنه جان سپردی 
گلِ ام البنین شیرَم حلالت)

نظرات