واویلتا واویلا

واویلتا واویلا

[ علی نجفی ]
واویلتا واویلا... 

زلفاتو می‌بینم رو شونه‌ی صحرا
انقده پخشی که آخ بمیرم بابا

با این قد خمیده تا اینجا گریه کردم
می‌خوام پیشت بمونم به خیمه برنگردم

پاشو خاکی شدی بابا
سرت رو بالا کن پسر سر به زیرم

می‌خوام ولی نمی‌تونم
تنِ تو رو بابا توی بغل بگیرم

مؤذنم پاشو
عصای بابا شو
امید دل‌ها شو

واویلتا واویلا... 

****

راه غمو دارم به سینه می‌بندن
حالا به من هیچی به عمه می‌خندن

هلهله‌های دشمن جون به لبم رسونده
بابات برات بمیره چیزی ازت نمونده

گفتم جوونای خیمه 
عبا بیارن تا بردارمت از این خاک
اما گشتم ولی کمه بازم 
چندتا تیکه پیکر تو این صحرا

مؤذنم پاشو
عصای بابا شو
امید دل‌ها شو

واویلتا واویلا...

نظرات