هزار تا غصه توی سینه‌ست

هزار تا غصه توی سینه‌ست

[ حسین محمدی فام ]
(هزارتا غصه توی سینه‌ست
کوفه‌ چقدر مثله مدینه‌ست)2

خدا، وفا نداره هیشکی، خدا
 اگه آقام بیاد چی، خدا خدا

کوفه نداره امنیت تو کوچه‌هاش
امون از آدم‌های بی‌شرم و حیاش

تازه می‌فهمم تو مدینه، چی گذشت
به خانومی که بار شیشه، بود باهاش

شبا دیده‌هامو تر می‌کنم 
دلم که می‌گیره، یاد عمو‌ حیدر می‌کنم

این آخرین تمنای منه 
(اگه میشه برگرد پسرعمو، دلم شور می‌زنه)...

*****

دلشوره دارم بیقرارم
کسی رو تو کوفه ندارم

خدا، شبا چیا کشیدم، خدا
به کی بگم چی دیدم، خدا خدا

با دست بسته بین بازار بردنم
یه چیزایی گفتن که می‌لرزه تنم

حرف از علی‌ِ اصغرت شد، حرمله
سه شعبه‌شو آورد و گفت: من می‌زنم

میای به مهمونی ولی، می‌کُشنت آقا
اینا تورو با بغض علی، می‌کُشنت آقا

این آخرین تمنای منه
(اگه میشه برگرد پسرعمو، دلم شور می‌زنه)...

*****

کوفه ‌نگاهاش، تند و تیزه 
از آسمونش‌ سنگ می‌ریزه

(خدا برس به دادِ زینب
خدا نیاد، پیاده زینب)2

اینجا پدرهایی که صاحب دخترند
همه به فکر روسری و معجرند 

تو ‌کوفه رسمه وقتی مهمون می‌رسه
اهل و عیالش رو اسیری می‌برند

خدا برس به دادِ زینب
خدا نیاد، پیاده زینب

اینجا آسمونش نیلیه
(تو کوچه و بازار پذیرایی ضربِ سیلیه)۲

این آخرین تمنای منه
( اگه میشه برگرد پسر عمو، دلم شور می‌زنه)...

نظرات