نفس نفس زدنم را حسین می‌بیند

نفس نفس زدنم را حسین می‌بیند

[ علی کبیری ]
نفس نفس زدنم را حسین می‌بیند
جراحت بدنم را حسین می‌بیند

نحیف هستم و آتش به جانم افتاده
و شعله‌زار تنم را حسین می‌بیند

دویدن از پیِ مَرکب برای من سخت است
نحیف‌تر شدنم را حسین می‌بیند

حریم شخصیِ من جای این اراذل نیست
غریبیِ وطنم را حسین می‌بیند

چه روضه‌ای اگر مادرت زمین بخورد
نوای وا حسنم را حسین می‌بیند
 
شبیه دامن طفل سه‌ساله می‌سوزم
عزای سوختنم را حسین می‌بیند

تمام فکر من این است لحظه‌ی دفنم
سفیدیِ کفنم را حسین می‌بیند

برای کرب‌و‌بلای حسین بی‌تابم
دو دست سینه‌زنم را حسین می‌بیند

نظرات