سیدرضا نریمانی

نشسته عمّه بغضی تو گلوت

3651
49
نشسته عمه بغضی تو گلوم
مگه من مُردم تنها شه عموم

مثه قاسم بوده این آرزو
برم میدون

کاش می‌مُردم نمی‌دیدم نیزه‌دار رو
که میره سمت گودال

نمی‌دیدم جلو چشمام بدنش میشه پا مال
غرقِ در خون روی خاکا صد دفعه رفته از حال

میونِ گودال تو ازدحامی
شدی اسیرِ یه مشت حرامی

جلوی چشمات آبو زمین ریخت
همون‌که فهمید تو تشنه کامی

ای حسین ای حسین ای حسین(۴)

نشون میدم مرد مِیدونَمو
می‌ریزم پای عشقت خونمو
منم تو راهت میدم جونَمو
عمو جونم

کاش می‌مُردم نمی‌دیدم‌ نانجیبی نیزه تو پَهلوت کرده
نمی‌دیدم شِمر رو وقتی پنجشو تو موت کرده
نمی‌دیدم جلو چشمام یکی زیر و روت کرده

عمو بمیرم که نیمه جونی
رو خاک صحرا غرق به خونی

سَرم بشه کاش فداسرت تا
یه ذره بیشتر زنده بمونی

کاش می‌مردم نمی‌دیدم تَه گودال رو تنت پا میزارن
نمی‌دیدم پیرهنت رو از تنت در میارن
نمی‌دیدم عمامه‌ات رو از سرت برمیدارن

صلی‌الله علیک یا عطشان
مقتل میگه افتادی آقا جان

مقتل میگه از مادرا خواستی
آقا بردن پیرهنت رو راستی

ای حسین ای حسین ای حسین

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش