نشد بمونم سرقرارم

نشد بمونم سرقرارم

[ حسین محمدی فام ]
نشد بمونم، سرِ قرارم
محاله دیگه، دووم بیارم
این‌جا کسی رو حرفش نیست، دلشوره دارم

کوفه نیا، که اصلاً، حیا ندارند
داغتو رو دلِ، خواهرت می‌ذارند
با همدیگه قراراشونو گذاشتند
(برای کشتنت، خیلی بی‌قرارند)۲

(کوفه نیا و صرف نظر کن
برگرد، برگرد، برگرد)2
از خونواده دفعِ خطر کن
برگرد، برگرد، برگرد
نیرنگِ کوفه رو بی اثر کن
برگرد، برگرد، برگرد

حرمله این‌جا، چشم انتظاره
بزرگ و کوچیک، براش نداره
مطمئنم برا کُشتنت، کم نمی‌ذاره

این‌جا برای تو، نقشه‌ها کشیدند
برای اسبا، نعلِ تازه خریدند
این‌ آدمائی که من دیدم تو کوفه
برای دِرهَمی، دینشونو میدند

همدردی اینجا فرضِ محاله
برگرد، برگرد، برگرد
خونِ تو واسه اینا حلاله
برگرد، برگرد، برگرد
(آقا تورو به جانِ سه ساله
برگرد، برگرد، برگرد)...

غریب کُشی‌‌یک، مرامه این‌جا
رحم و مروت، نداره معنا
خیلی گرفته کار و بارِ نیزه فروشا

چیزی که این‌جا پیدا نمیشه مَرده
دلای مردمش خیلی سخت و سرده
دیدم یکی از همین حالابرای
عبای تو پیِ مشتری می‌گرده

دست مخدراتو بگیرو
برگرد، برگرد، برگرد
دارند تو سینه بغض غدیرو
برگرد، برگرد، برگرد
هر جور شده دوباره مسیرو
برگرد، برگرد، برگرد

(آقا تورو به جان سه ساله
برگرد، برگرد، برگرد)...

نظرات