
معصومه با زینب عزایش فرق دارد اصلاً تمامِ روضههایش فرق دارد خیلی شبیهِ عمهجانش بود، امّا مهمانی و مهمانسرایش فرق دارد میشد زِ استقبالِ شهرِ قم بفهمی مهمان که زن باشد، برایش فرق دارد دور و برِ معصومه را زنها گرفتند قم غیرت و شرم و حیایش فرق دارد با احترام او را به بیتالنور بردند چون دخترِ زهراست، جایش فرق دارد اینجا یهودی نیست خاکستر بریزد با شام حتّا کوچههایش فرق دارد اینجا سرِ کوچه تماشایش نکردند امّا عقیله، ماجرایش فرق دارد بر روی نی رأسِ برادر را ندیده با عمه حتّا وااخایش فرق دارد خیلی اذیّت شد به شهرِ کوفه، امّا شامِ بلا درد و بلایش فرق دارد با هرچه میشد میزدند، امّا رقیّه میگفت: سیلی، بیهوایش فرق دارد با دیدنِ اصغر، رباب از حال میرفت بینِ اسیران وایوایش فرق دارد