ما سائل لطف فراوانِ خدیجه از کودکی خوردیم از نان خدیجه در راه دین داده همه دار و ندارش اسلام شد مدیون احسان خدیجه خرج مسلمانیِ ما هستیِ او شد پس هر چه ما داریم قربان خدیجه در راه اهلبیت هر کس خرج کرده فردای محشر هست مهمان خدیجه جورِ دگر شد دستگیر ما پیمبر هر جا قسم خوردیم بر جان خدیجه شکر خدا هستیم امشب روضهخوانش شکر خدا هستیم گریانِ خدیجه دلشوره دارد یاد فرداهای زهرا ابر بهاری گشت چشمان خدیجه انگار دیده آتش و دیوار و دَر را غمهای زهرا بُرده سامان خدیجه ای وای از روزی که با پهلوی زخمی زهرا شود در عرش مهمانِ خدیجه نیمهشبی در خانهی خولیِ نامرد صد پاره میگردد گریبان خدیجه