علمدار
13579
212
- ذاکر: احد قدمی
- سبک: استودیویی
- موضوع: حضرت عباس (ع)
- سال: 1400
من علمدارم، علمدار
بر حسینم یار و غمخوار...
تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب)۲
یادم آمد ز کبودیه لب طفل رباب
(مرو ای صبر و قرارم
گره افتاده به کارم، داداش)۲
أبوفاضل...
(نه سَری مانده نه دستی
کمرم را تو شکستی)۲
(چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد)۲
گر بفهمد تو شدی کُشته بدان که بمیرد
مرو ای صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
داداش نَبُود صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
أبوفاضل...
بر حسینم یار و غمخوار...
تا رسیدم به فرات و بنشستم لب آب)۲
یادم آمد ز کبودیه لب طفل رباب
(مرو ای صبر و قرارم
گره افتاده به کارم، داداش)۲
أبوفاضل...
(نه سَری مانده نه دستی
کمرم را تو شکستی)۲
(چه بگویم به سکینه چو سراغت گیرد)۲
گر بفهمد تو شدی کُشته بدان که بمیرد
مرو ای صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
داداش نَبُود صبر و قرارم
گره افتاده به کارم
أبوفاضل...
نظرات
نظری وجود ندارد !